باز ....

اگر نسیم کبوتری شود   

سروده هایم را به گردنش می آویزم 

همچون تکه ابری که ناگاه  

آفتاب را می پوشاند  

دلم بیهوده می گیرد  

صدایم 

میان آوازی کهنه می شکند 

و اشک لبخندم را می شوید 

       آه ،    یاد تو    

                                  باز٬    آمده است ..... 

می گن چیزی که ساده به دست بیاد، ساده هم از دست می ره  

اما من هیچ چیزی رو ساده به دست نیاورده بودم ...

درد

 

 

درد یعنی سرت به همان سنگی بخورد  

که روزی به سینه ات میزدی ...

دلم گرفت ....

امروز بعد از یکسال لباسهام رو عوض کردم .... مشکی رو کنار گذاشتم ...  

خبر رفتن پدر مهربان دوباره برم می گردونه به سال پیش این موقع .... بغض می کنم ...

چقدر حالم بد بود ... دلم می خواست مامان صبح از خواب بیدارم می کرد و می گفت زودباش دیرت می شه ... غذات رو گذاشتم رو میزت ...  

حالا مهربان داره روزهای من رو تجربه می کنه ... چه تجربه تلخی ...  

حالا من می دونم اون چه حسی داره ... 

دلم می خواد الان یه گوشه می شستم و اشک می ریختم ...  

 

نیــما غــم دل گو که غریــبانه بگریمم 

سـر پیش هم آریم و دو دیوانه بگرییم  

مـــن از دل این غار و تو از قله آن قاف  

از دل بهـــم افتیـــم و به جانانه بگرییم 

... دوازده ...

شب آغاز هجرت تو  

شب در خود شکستنم بود 

شب بی رحم رفتن تو 

شب از پا نشستنم بود  

شب بی تو٬ شب بی من 

شب دلمرده های تنها بود 

شب رفتن٬ شب مردن  

شب دل کندن من از ما بود

دیگه چه فرقی می کنه بگم دوازده ماه تمام یا یکسال ...   

روی سنگت دادیم بنویسن آخرین نگاه تو آغاز غم ما بود، اما دروغ بود ما نتونستیم آخرین نگاهت رو ببینیم ... 

تاریخ فوت رو ۱۶/۴/۹۱ زدیم، اما اون هم دروغ بود چون تو دو شب بود که دیگه به خونه ات برنگشته بودی ...

با من ...

با من قدم بزن حالا که با منی 

حالا که بغضی ام حالا که سهممی 

با من قدم بزن می لرزه دست و پام  

بی تو کجا برم بی تو کجا بیام

دست من و بگیر کنار من بشین 

من عاشق توام حال من و ببین 

از دلهره نگو از خستگی پرم  

بی تو می شینم و روزها رو می شمرم

هر جا بری می یام دلگرم و بیقرار  

بی من سفر نرو تنهام دیگه نذار

تو با منی هنوز عطر تو با منه

فردا داره به ما لبخند می زنه  

بی تو برای من فردا پر از غمه  

بی تو هوا پسه دنیا جهنمه 

دست من رو بگیر تو اوج اضطراب 

بازم من و ببر با بوسه ای به خواب 

با من قدم بزن تو این پیاده رو 

من عاشقت شدم از پیش من نرو  

هر جا بری می یام دلگرم و بیقرار  

بی من سفر نرو تنهام دیگه نذار

تو با منی هنوز عطر تو با منه

فردا داره به ما لبخند می زنه (لینک)