شنیدنش حس خوبی بهم می ده ....

انگار داره برای من می خونه ... به من می گه، فقط من ....

" دلم با توئه فکر چیزی نباش

خودم غصه هاتو به جون می خرم

تو رو با خودم هر کجا که بگی

تو رو سمت لبخند و گل می برم

تمام منی، کم نشو کم نیار

با این روزگار و غمش تا نکن

امیدم تویی از ته دل بخند

نگاهت رو از گریه دریا نکن

اجازه نده ابر بی حوصله

لب مرز خنده بباره بره "

مدت ها بود آهنگی اینقدر عاشقانه در عین حال آروم و امیدوار کننده نشنیده بودم ... 

" به روز سیاه و شب شک نباز

بگو ناامیدی بزاره بره

به روزای خوبی که پیش منی

به آینده ای تازه و دیدنی

به سقفی که پر میشه از روشنی 

به من فکر کن "

اینکه یه نفر صادقانه بهت بگه هر وقت، هر جا احساس کردی که روحت داره به سمتی تمایل پیدا می کنه که حالت رو خراب کنه به من فکر کن  و بدون قلبی هست که کنارت آروم می گیره ....

" تو قلب منی که نفس میزنی

کنار تن من توی پیرهنی

واسه اینکه باور کنی از منی

به من فکر کن "

کسی که اجازه می ده فاتح اش باشی، نه فاتح جسم که فاتح روحش اش بشی ....

" منو قله کن عشقو بالا ببر

به دنیا بگو فاتح من شدی

بدون تو این زندگی مرگ بود

دلیلی برای نمردن شدی

تو این دوره از حیله و حرف و رنگ

کنار توئم با یه حس قشنگ

اگه عاشقی با غرورت بجنگ

به من فکر کن " 

کسی که مثل تو گاهی از آدمهای اطرافش کنده بشه و فقط تو رو برای خودت بخواد، تو گوشت زمزمه کنه که دقیقا همین الان زمان باید از حرکت بایسته ...

منم از بد لحظه ها دلخورم

منم گاهی از آدما می برم

شبیه تو از درد بودن پرم

به من فکر کن ... 

...............................

.....................................

............................................

درسته که رویاییه اما باز هم به من حس خوبی می ده .


اگه می خوای یه زندگی راحت و با آرامش داشته باشی سطح انتظاراتت رو ازآدم های اطرافت به صفر برسون ...

اومدم پیشت ....

این بار بدون هیچ گله و گله گذاری اومدم ... 

این بار تو سکوت مطلق اومدم ...

فقط اومدم به قصد سر گذاشتن روی زانوهات .....

چرا نبودی؟؟؟؟؟؟

 من باید تاوان می دادم که  دادم ....

از روی ندونم کاری تاوان دادم ،  اما بهاش خیلی زیاد بود ...