خاطره

پشتش به من بود

به شوخی جوابش رو دادم

ولی نفهمید....

کاش برمی گشت صورتم و خندم رو می دید 

کاش همون شب بیشتر باهاش حرف می زدم

کاش اون شب هیچ وقت صبح نمی شد

کاش من ......

از این دو جا

آیفون رو می زنن

در رو که باز می کنم دو تا ظرف حلوا می ده دستم

بی هوا می پرسم، مامان حالشون چطوره؟

بی هواتر می شنوم که می گه خبر نداری؟ دی ماه فوت کرد ....

توی سرم پر از هیاهو می شه 

گم و گیج می شم .....

................

خیلی یهویی تصمیم می گیرم

اسمش رو ادیت می کنم

عکس اش رو هم دیلیت

یه قرص می خورم، زنگ ساعت رو باز می کنم 

چراغ رو خاموش می کنم و چشمهام رو می بندم ...



روزهای سخت بازم رسیدن  ....

.......

گاهی تمام تلاشت رو می کنی تا بتونی بگی که داری عوض می شی

گاهی تمام تلاشت رو می کنی تا بتونی بگی که چقدر همه چیز عوض شده

گاهی تمام تلاشت رو می کنی تا بفهمونی که .....

تمام تلاشت رو می کنی اما مشکل اینجاست که کسی متوجه نمی شه ..................

تحول

امروز شنبه است

بذار این یه شنبه متحول شده باشه

میخوام امروز با خودم هزار بار تکرار کنم که چقدر خودم رو دوست دارم

می خوام خودم رو خیلی خیلی دوست داشته باشم 

تا بتونم به تو ثابت کنم که دوستت دارم ....

...............

....................

از دریا نترس آنم  که من در قلب تو جان می دهم

دریا بشی زیبای من غرق نگاهت می شوم

مغرور نشو جانان من حالا که دل در دست توست

من که به تو رو می زنم تنها به شوق دیدن توووو ( دیوانه_ رضا بهرام)