خاک حروومش باشه که امشب  یه همچین موجود نازنینی رو در آغوش داره ....

دیگه حال اشک ریختن هم ندارم ..... من گریه هام رو کردم ... 

می دونم که شصت و هفت روز خوابیدن هم خستگیت رو در نکرد ......................

حتما باید می رفتی ؟؟؟؟؟؟؟ فقط جا برای تو نبود؟ الان آروومی؟ 

دلم برات تنگ می شه فرید ..... برای خودت و خنده های از ته دل ..... برای اون صورت نازت ...... برای مهربونی هات ......

هاله بمیره برای تنهایی هات ....... فدای قلب مهربونت که تا لحظه آخر از تپیدن نایستاد ....

خوش به حال دایی ام ...  اون یکی پسرش رو هم بغل می کنه و پیش خودش می خوابونه ....

23

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

22

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

آنقدر بی صدا آمدم 

که وقتی به خودت آمدی

هیچ صدایی جز من نبود

آنقدر ماهرانه

تمام تو را دزدیدم

که خدا هم به شوق آمد

آنقدر عاشقانه

نگاهت خواهم داشت

که دنیا در احکام سرقت

تجدید نظر کند ....

افشین یداللهی