خسته ام پس بگیر دستم را ......

از دستش  دلگیر می شم

اصولا اینقدر زود ناراحت نمی شم ولی این بار نمی دونم چرا یهویی اینجوری شد و بدون هیچ رودربایستی دلگیری ام رو به روش می یارم … با شناخت نصفه و نیمه ای که  ازش دارم  از ذهنم می گذره که بهش برخورده … و بازم نمی دونم چرا ذهنم ناخودآگاه درگیرش می شه … 

در کمال ناباوری پیغام میده و می گه نمی خوام ازم دلگیر باشی و به دلت بمونه … و من چقدر ممنونش می شم که پا پیش گذاشته … 

براش پیغام می ذارم و می گم گفتم که به دلم نمونه …

…………

کاش یاد بگیریم حرف بزنیم و تو خلوت همدیگه رو محکوم نکنیم …. اینجوری همه مشکلات خیلی راحت تر حل می شه …