روزی در لباس حاکم

حکم صادر نمودی ....

روبه رویم قرار گرفتی و حکم قرائت شد

با تلخی هر چه تمام تر 

شاید حتی با نفرت

نه دادخواهی و نه فرجام و نه بخشش

هیچ کدام در حکم اثر نداشت

"بخشش لازم نیست، اعدامش کنید"

خونی ریخته شد ولی به ناحق

اما باور کن 

روزی خواهد رسید که دیگر حاکم بازی نخواهی بود

روزی خواهد رسید که حاکمی دیگر این بار برای تو 

حکم صادر خواهد کرد ....

باور کن روزی را که این رای به تو بازگشت خواهد خورد ....

آن  روز اگر چه من در کنارت حضور نخواهم داشت 

اما تو مرا به خاطر خواهی آورد 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد