کنار میزم یه پنجره است که مشرف به یه پارک جمع و جوره 

امروز دو نفر نشسته بودن رو نیمکت ... دقیقا جلوی چشم من ....

نمی شد نگاهم بهشون نیفته ... یعنی جایی که نشسته بودن دقیقا تو تیرس نگاه من بود ....

شاید یکی دو ساعتی نشسته بودن و می گفتن و می خندیدن و شوخی می کردن ...

و من به این فکر می کردم که از اوقات باهم بودنشان نهایت استفاده رو می برن؟؟؟؟

از اینکه همدیگر رو بغل کنن یا ببوسن لذت می برن؟؟؟

وقتی دستای همدیگرو می گیرن به آرامش می رسن؟؟؟؟

کاش قدر بدونن

قدر همه چیز رو 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد