کار سختی نبود 

شاید اگه خودم می خواستم انجامش بدم تو کمترین زمان تموم می شد

دستم رو بردم سمت سیمها که هم زمان دستش رو دراز کرد و گفت بذارید من انجام بدم

تو کسری از ثانیه تصمیمم عوض شد

دستم رو کشیدم کنار

گذاشتم کمکم کنه ....


دستهام کلا بنده 

می خوام تلاش کنم که وسایل رو تو یه کیسه جا بدم تا بتونم راحت تر حملش کنم

فروشنده می گه اجازه بدید کمک کنم 

می گم نه ممنون

اما یه دفعه همه چی رو میذارم جلوش و می گم لطف می کنید ....


به ظاهر کارهای ساده ایه

اما همین کارهای ساده هم  برای من آسون نیست

بدجور عادت کردم به مستقل بودن حتی تو ساده ترین کارها

ولی به نظرم برای شروع خوبه اونم برای من 

من با کلی زحمت و بعد از سال ها تونستم پیله رو سوراخ کردم 

صد در صد بیرون اومدن ازش سخت تر خواهد بود ......

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد