مرا به خویشتن مگذار

مرا به خویشتن مگذار 

مگذار که در این سنگلاخ توشه ام تنهایی خویش باشد 

مگذار که چشمان پر امیدم را یأسی سرد و بی رنگ بپوشاند  

مرا به خویشتن مگذار  

بگذار نفسهایم حدیثی باشد برای عشق تو 

بگذار تمام آرزویم رفع خستگی در آغوش پر مهر تو باشد 

مرا به خویشتن مگذار   

مگذار که وصل روی تو را خاک گور پوشاند  

بگذار در طلبت ثانیه هایم نور باران گردد 

بگذار عطر نفس های تو را با جان و دل درآمیزم  

مرا به خویشتن مگذار ...

نظرات 4 + ارسال نظر
مریم نگار سه‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:25 ق.ظ

نفسهایش حدیث عشق ست...
و نوید بودن ..
چشمانش عمق نگاه خداست ...
و لبخندش هزاران هزار بار بهانۀ زندگی کردن...

"برای شکوفه کوچولوی زندگیتون"

خاله هاله عزیزمان چطوره؟؟
آتریسارو ماچ مالی کن از طرف ما...

مرررررررررررررسی مامانگارم
عروسکم امروز یکماهه شد

سارا سه‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:35 ق.ظ http://www.takelarzan.blogsky.com

سلاااااام خاله خانوم خوشگل موشگل چطوری عزیزم خوفی؟
آتریسا کوچولو چطوره از طاف من ببوووووسشششش

آوا سه‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:10 ب.ظ

وای هاله جانم...آتریسای ما
یکساله شد...چه زود......
خداحفظش کنه..تازه بذار
به خاله خاله گفتن بیفته
قندتودلت آب میشه...
وهمینجوری که بزرگ
وبزرگ ترمی شن یه
حس افتــــخارخوب
بهت دست میده..
مــثل من که الان
کلی کیف میکنم
وقتی کنارخواهر
زاده هـــــام راه
میرم وماشاله
دوتای قـــــدو
هـیکل من رو
دارن..یه حال
خوبی دااااره
ســــــلامت
بــــــــاشه
انشاله....
یاحق...

آوا سه‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:12 ب.ظ

منظورم توی خط دوم
یک ماهه بود نه یک
ساله!تپق تایپی
ماراببخشید..
یاحق...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد