فقط برای تو

سیزده سالگی کجا و امروز کجا .... 

هفده سال آشنایی به نظرم اینقدر طولانی بود که به خودم اجازه بدم بهت بگم چی کار باید بکنی که بهتر باشه ... درست مثل خواهری که هوای برادرش رو داره ... 

کاش اینجا رو می خوندی ... نمی دونم تا همین امروز چند بار گفتم دوست دارم ... و باور کن امروز با شنیدن خبر خوشحال کننده ات احساس کردم مثل به پر سبک شدم  ... اشک ریختم ...   

روزهای خوشی رو برات آرزو می کنم یار عزیز ...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.