مثل همیشه برای تو می نویسم... تو به نیت هر که دوست داری بخوان! می دانم که نمی دانی می دانم که نمیخوانی ولی من می دانم که هنوز هم همانم که دوستت داشت... اما کمی شکسته تر... گاهی نوشته هایم تلخُ گزنده میشوند چه کنم؟؟!!! دلم پُر است... تو به دل نگیر...
هاله بانو
یکشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1392 ساعت 09:33 ق.ظ
پروین
یکشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1392 ساعت 08:30 ب.ظ
عزیزمی تو هالهء گلم که افتخار دیدنت را تا همیشه در دلم حفظ میکنم :*
دلت پر نباشد دختر گلم
سلام پروین خانم خوش اومدید ... خیلی خیلی خوشحالم که تونستم ببینمتون ... این یه افتخار بود برای من پروین خانم ... امیدوارم این دیدار به زودی زود تکرار بشه
یاد این ترانه افتادم که شکیلا خونده:
می نویسم ، می نویسم از تو
تا تن کاغذ من جا دارد .......
می نویسم همه هق هق تنهایی را
تا تو از خویش به آرامش دریا برسی
تا تو در همهمه همراه سکوتم باشی
به حریم خلوت عشق تو تنها برسی ...
عزیززززممم...
تو بنویسی...
انگار او خوانده...
او در قلب تو مانده...
او احساست را ستانده....
دلت پر از عشق..تک هاله احساس..
فدای شما مامانگار نازنین بشم من ...
من الان بهم برخورد هاله
زود بیا ماچم کن
الهی قربونت برم
به روی چشم ....
عزیزمی تو هالهء گلم که افتخار دیدنت را تا همیشه در دلم حفظ میکنم :*
دلت پر نباشد دختر گلم
سلام پروین خانم
خوش اومدید ...
خیلی خیلی خوشحالم که تونستم ببینمتون ... این یه افتخار بود برای من پروین خانم ...
امیدوارم این دیدار به زودی زود تکرار بشه
سلامم جان خواهر
تا همیشه نویسا باشی عزیز ...
بعضی نوشتن ها حس خوب و غریبی داره حتی اگه اونی که می خوای نخوندش...
سلام عزیز خواهر
ممممممنونم فاطمه جان
حس خوب و غریب ....
همین که مینویسی همه چیو کفایت میکنه...
بنویس ، مهم این است که دوستش داری...
ممنون
اما دوست داشتنی در کار نیست ... یعنی قرار نیست که باشه ...
سلاااااااام عزیزم خوبی؟ مرسی بهمون سر زدی. راستی پیشاپیش تولدت مبارک هاله بانو. بووووووس
سلامممم نانی جان
ممنونم عزیزم