زندگی ...

  

 

زندگی تجربه فاصله هاست ...

نظرات 22 + ارسال نظر
میلاد شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:16 ب.ظ

آوا شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:46 ب.ظ

زندگی ....
...........
عــکــس
زیبــایی
بود....
یاحق...

چند روز پیش پارک ساعی بودم آوا جان ... همون موقع این عکس رو گرفتم

الهه شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:49 ب.ظ http://khooneyedel.blogsky.com

آره عشق مولول...آره...اصل خلقتمون رو همین فاصله بنا شد!

فرزانه شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:04 ب.ظ http://www.boloure-roya.blogfa.com

سوژه خوبی بوده برای عکاسی.
بله بعضی از آدمها محل کارشون نزدیک پارک و بوستان محل کار ما کارمندان دون پایه هم وسط بر و بیابون. میخوام بدونم این عدل خداوندی کجا رفته؟ اصل عدل کجا بود؟
هاله از ترس این که نمره امتحانت کم شده باشه بهت زنگ نزدم. مدیونی اگه فک کنی خودم رو مقصر میدونم!!!!!!!!!!

خودم با دستای خودم خفه ات می کنم فرزانه
احتمالا مجبور می شم حذفش کنم

میلاد یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:10 ق.ظ

به به می بینم خانوم نویسنده مارو مورد عنایت قرار دادن و چند کلامی نوشتن

از پودر چه خبر ؟

واله از پودر خبری نیست
یعنی فقط با اس ام اس ازش خبر دارم
خودش هنوز رویت نشده

م . ح . م . د یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:50 ق.ظ

خانوم صادقی هدف گذاشته نصف اهالی اینجا رو خفه کنه !

بززززززززززززززززززن به افتخارششششششش

تو رو خفه نمی کنم محمد
تو پس گردنی لازمی
اما اون که قراره خفه بشه دلیلش رو خیلی خوب می دونه

مامانگار یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:16 ق.ظ

سلااااااااام هاله جانم...
این جمله زیبا..کوتاه و چقدر پرمعناست...شاید بشه ساعتها و روزها ازش حرف زد...
عکس هم که دیگه عکاسش شما باشی...چی میشه گفت..عالی...

من تا شما رو دارم که ازم تعریف کنید دیگه مشکل و غمی ندارم که ...
قربون شما برم الهی

مامانگار یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:19 ق.ظ

..می بینم که الان بسی افتخار نصیب مان شده...و هم اکنون آن لاین دارید پاسخ میدید...
خوب و خوش باشی عزیزدل...

همچین آن لاین آن لاین هم نیست یه ذره تاخیر دارم
ولی سعی می کنم جواب بدم بلکه بعضی ها دست از تنبلی بر دارن و هی نیان اینجا و ...
مدیونید فکر کنید منظور من میلاد ...

آوا یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 03:00 ب.ظ

آخی...حدس زدم باید
پارک ساعی باشه...
خیلی زیبا بود...
و زندگی در جریان.
یاحق...

من فاصله محل کارم با پارک ساعی خیلی کمه ...
خیلی وقت بود نمی رفتم ... اما الان دوباره می رم و ...

سمیرا یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 03:57 ب.ظ

هاله دقت کردی این دوتا نیمکتا چقدر به هم نزدیکن؟
چرا؟
مطمئنی فتو شاپ نیست؟
نکنه خودت طراحیشون کردی و بهم نزدیکشون کردی!
کار خودته؟

نه به خدا سمیرا جوون
هنر فتو شاپ کار میلاد نه من
اون روز که این عکس رو می گرفتم داشتم به این فکر می کردم که اگر دو نفر روی این نیمکت بشینن هیچ فاصله ای بینشون نیست ...
نمی دونم شاید عمدا نفر قبلی نیمکت رو جا به جا کرده بود ... ولی به جان هاله کار من نبود ...

سمیرا یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 05:35 ب.ظ

مرسی هاله جان از شفاف سازی وگرنه میخواستم بگم:هاله جان فاصله ها را چقدر قشنگ کم کردی
در واقع تجربه نزدیکی ها

تجربه نزدیکی ها ....
جالب بود سمیرا جووون

میلاد یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 08:44 ب.ظ

ببین چقدر اسم من بد در رفته!!
سمیرا خانوم اصلا فتوشاپه اصل اصله (آیکون میلادی که می خواهد هاله رو اذیت کنه)

اسمت بد در نرفته بچه جان
بده گفتم استفاده از فتوشاپ هنر توئه؟؟؟؟؟
اصلا تو همون پودر شی بهتره

تیراژه یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:45 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

سیاوش کسرایی عزیز میگه:

زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست

گر بیفروزیش رقص شعله اش

در هر بیکران پیداست

ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست
.
.
.
ولی خب..سیاوش کسرایی میگه..! من و ما نظرمون انگار چیز دیگه ایه!

راسی هاله
این عکست منو برد به اردیبهشت ۹۰
اولین باری که اومدم وبلاگت
وبلاگ قبلیت ..عکست بود...روی یکی از نیمکت های پارک ساعی..با لبخند به دوربین نگاه میکردی
الهی قربون لبخندت برم هاله بانو..

راستی..سهمیه من چیه؟
پودر شدن یا خفگی؟!

اون عکس رو خیلی دوست داشتم تیراژه
لبخند اون عکس اون موقع ها واقعی واقعی بود ...
تو رو فقط باید محکوم کرد که یه ربع پیاده روی کنی ... همین ...

میلاد یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:34 ب.ظ

راستی یکی یدونه سوم شخص غایبت گفت که : یه سیر سیانورم قاطی پودر بکن

فکر خوبیه
روش فکر می کنم

نسرین دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 08:15 ق.ظ

فاصله کشش رو بیشتر می کنه ولی...

سلام نسرین جان
خوبی خانوم؟ باران عزیزم چطوره؟
آره فاصله باعث کشش بیشتر می شه ...

م . ح . م . د دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:04 ب.ظ

میگما مللت عجب اعتماد به نفسی دارن ! میخوان به آدمای دو متری پس گردنی بزنن و حتی پودر کنن !

میلاد یه چسبی چیزی گیر بیار ارتفاعی به هم بچسبیم بشیم هفت هشت متر دیگه کللن کسی نمیاد سمتمون !

همنه که هست
حرفی داری بچه

م . ح . م . د دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:05 ب.ظ

بعد هم تی تی پی پی نی نی شور ! شما خودت پودر شده ی خدائی هستی ! دیگه نیازی به واسطه نیست ! والاااااااااااااااااا

پونه دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:42 ب.ظ

ای جون دلممممممممممممممم

فدای خواهر بزرگه

تیراژه دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 05:27 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

هاله؟ یک ربع پیاده روی؟!!!
محمد؟ من پودرشده ی خدایی هستم؟!!!!

لا اله الا الله!
من به احترام جمع سکوت اختیار میکنم فعلا!!

یه ربع کمه؟؟؟
خوب کاری نداره می کنیمش یک ساعت ...

میلاد دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 05:28 ب.ظ

من چقدر دلم برای ازار رساندن در این وبلاگ تنگ شده بودها

هررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر
خیلی وقت بود کمرنگ شده بودی ها

تیراژه دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 05:34 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

هاله بانو جان
قربون دستت دو سیر سیانور قاطیش کن!
میدونی چی رو میگم که؟!

فکر کنم دو سیر کم باشه

مهاجر سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 01:41 ق.ظ http://mohajerane-asemani.blogsky.com

سلام دوست عزیز
به وب بنده هم تشریف بیارید خوشحال میشم البته اگر افتخار بدهید
به روزم:
مدارس نا امن(عکس +سند افتخار کمیته امداد :کمک به دیگر کشورها)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد