رنجیده

کسی که زود می رنجه  

زود می ره٬ اما زود هم برمی گرده 

کسی که دیر می رنجه  

دیرتر می ره٬ اما دیگه برنمی گرده  

حالا زود می رنجی یا دیر ؟؟؟؟

نظرات 70 + ارسال نظر
mohammad جمعه 11 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:00 ب.ظ http://www.Top2Download.com

سلام مدیر محترم وبلاگ تبریک میگم بابت این وبلاگ زیبا با ارزود موفقیت برای شما و وبلاگ خوب شما تیم تاپ 2 دانلود با وبلاگ شما تبادل لینک نمایید.
در صورت اضافه کردن لینک ما به وبلاگ خود از امکانات سایت مانند تبلیغات بنری رایگان شما بهره مند می شوید.
www.Top2Download.com در وبلاگ خود لینک نمایید.
مدیر تبلیغات : تاپ 2 دانلود

عارفه شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:44 ق.ظ http://inrozha.blogsky.com/

صادقانه بگم من دیر می رنجم صبر زیاده ولی وقتی لبریز شه دیگه شده

منم دیر می رنجم عارفه

تیراژه شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:58 ق.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

محشر بود هاله
حیف که "او" زود رنجید و رفت..دیگه هم برنگشت
یعنی برگشت ...ولی خیلی دیر...خیلیییییییی

از دی که گذشت هیچ از او یاد نکن ....
تیراژه اینقدر دیر برگشت که نتونستی برگردی؟؟؟؟

دل آرام شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:14 ق.ظ http://delaramam.blogsky.com/

خیلی جالب بود هاله
من دیر میرنجم ، اما بازم برمیگردم
همچین آدم قاطی پاطی هستم من !

برمی گردی چون دلت آرومه دل آرام
من خیلی خیلی دیر می رنجم اما وقتی رنجیدم دیگه تمومه ...

na30b شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:43 ق.ظ http://www.fosil.blogsky.com/

والا من نه زود میرنجم نه دیر بستگی به شخص و شرایطش داره

تو آخه فسیل جان مهربونی

مامانگار شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:07 ق.ظ

سلام هاله جانم..خوبی نازنین؟
...موافقم...کسی که از میان بوران و طوفان میگذره تا برنجه !...خب رنجشش برگشت ناپذیر میشه اغلب....
..اما خدا نکنه...رنجش بی بازگشت خیلی حیفه...خییییییلی..

سلام مامانگار نازنین
من خوبم ممنون شما خوب هستید؟
این یعنی شما هم دیر رنجید؟

فرشته شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:28 ق.ظ http://surusha.blogfa.com

من دیر میرنجم..اما دیر برنمیگردم...

یادم نمیره ولی..ای بابا...گره خوردم به خودم..

ای جانممممممم
چرا گره خوردی آخه
شما دیر می رنجی اما زود می بخشی
درست گفتم ؟

گــل گیســـو شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:42 ق.ظ http://gol-gisoo.blogsky.com/

من دیر میرنجم و دیگه هم برنمیگردم
اونجوری نگاه نکن خب
میدونم عادت بدیه

من نمی خواستم بگم عادت خوبی هست یا نه
من می خواستم برای یه لحظه هم شده گیسو جان خودمون و اخلاقیاتمون رو به یاد خودمون بیاریم
اگر این کامنت تو رو حجت قرار بدیم پس من هم مثل تو ام

جزیره شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:48 ق.ظ

بستگی داره. بستگی داره کی باشه طرف مقابلم و چه کاری کنه. اگه برام عزیز باشه اگه هم برنجم بی خیال کارش میشم و اگه برم ،زود برمیگردم، ولی یهو میبینی نه طرف همچین مهم هم نیست، پس زود میرنجم و بی خیال نمیشم و میرم
در مقابل دسته ی سوم هم که صبر به خرج میدم ولی فایده نداره، اینجوری دیر میرنجم و میرم و دیگه پشت سرم رو هم نیگا نمیکنم

متوجه حرفام الان شدین؟

بلهههههه
در کل شما با احساساتتون تصمیم می گیرید

جزیره شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:49 ق.ظ http://jaziretabrik.blogsky.com/

اِواااااااااااااااااااااااااا باز ادرسمو یادم رفت بزااااااااااررررم (با لحن ادمای تی تیش بخونین(

ای بابا.ای بابا.

فدای شما خانم محو

مهدیه شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:27 ب.ظ http://www.3dlife.blogsky.com

من خیلی دیر می رنجم. البته گاهی وقتا ناراحت میشم اما زود فراموش می کنم و می بخشم.... اما خدا اون روزو نیاره که برنجم از کسی.....

ای جانم مهدیه جان
ایشاالله خدا اون روز نیاره ...

نینا شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:00 ب.ظ

اینجا چرا ایکن بغل نداره
واااااایییییییییی فوق العاده بوداا
محشر بود جملت محشر

آیکونش نیست به جهنم
تو بیا بغل خودم
حالا بلاخره چی شد نینا
زود رنجی یا دیر رنج؟؟؟؟ برمی گردی یا نه؟

سمیرا مامان دل آرام شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:38 ب.ظ

هاله جونم باید روی این متنی که نوشتی کمی فکر کرد.
من فکر میکنم کسی که زود میرنجه بهتره که اصن برنگرده!
چون تا بخواد برگرده دوباره با یه موضوعی میرنجه!
اما کسی که دیر میرنجه،برمیگرده اما جای رنجشش که تو دلش مونده هیچوقت خوب نمیشه
پس چی شد؟
خودم هم نفهمیدم برگرده یا برنگرده؟

سلام سمیرا جون
نتیجه اخلاقی بهتره دیر برنجی
ممکنه جای رنجش باقی بمونه اما مهم اینه که یاد بگیریم برگردیم

سمیرا مامان دل آرام شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:40 ب.ظ

سوغاتی رو چه کردی ؟
تونستی از مهربان چیزی بگیری یا نه؟
از بابک که ناامید شدی !
رنجیدی یا نه ؟

امروز فهمیدم این طالقونی ها خیلی خسیس تشریف دارن
ناامید ناامید
نه سمیرا جون اون کامنت ها که همش شوخی بود
ولی در کل خیلی خیلی دیر می رنجم اونقدر که گاهی از دست خودم عصبی می شم
اما وقتی رنجیدم .... دیگه نمی بخشم ...

آناهیتا شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:05 ب.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

راستش من زود رنجم!
آره زود بر می گردم
اما خب بستگی داره
یه وقتایی یه چیزایی پیش میاد که قابل برگشتن نیست هاله جان.

مثلا چه وقتایی آنا؟؟؟
کاش همگی مون یاد بگیریم که زود قضاوت نکنیم و زود نرنجیم و دلگیر نشیم
کاش یاد بگیریم همدیگه رو دوست داشته باشیم

تیراژه شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:16 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

آره هاله..خیلی دیر برگشت..خیلی..
وقتی که دیگه نه از کوزه نشانی بود و نه از کوزه گر...

به در کارگه کوزگری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش ....
.
.
تیراژه نشونی درست بوده
هم کوزه می تونسته باشه و هم کوزه گر ... منتها گل کوزه گری سفت شده بوده و کوزه گر هم همت نکرده که ....

فرزانه شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:48 ب.ظ http://www.boloure-roya.blogfa.com

عارضم به خدمتتون که: معمولا اینقدر می بخشم که کمتر پیش بیاد برنجم ولی اگه رنجیدم میشه:
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست و مشکل نشیند
یعنی هرگزززززززززززز بر نمی گردم.
بالاخره هر آدمی یه حُسن خوبی داره یه حُسن بدی دیگه

ز بامی که برخاست مشکل نشیند ...
پس بالاخره می شینه دیگه فرزانه جان؟؟؟

نسیمه یکشنبه 13 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:21 ب.ظ http://nasimehsamani.blogfa.com

من از اوناییم که دیر می رنجم ولی اگه رنجیدم همونی می شه که شما گفتی

پس مثل خودمی نسیمه جان

صالی یکشنبه 13 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:01 ب.ظ http://afsonkhanomi.blogfa.com

چقدر قشنگ بود
من زود می رنجم و زود برمیگردم
ولی یه موقع هایی شده رفتم پشت سرمم نگاه نکردم

پس شما از اون نمونه های استثنایی هستی
کلا از این جور پست هایی که باعث می شه بیشتر به خودم و خصوصیاتم پی ببرم خوشم می یاد
و حسن دیگه اش شناخت آدمهای اطرافم
.
.
.
راستی خوش اومدید

آذرنوش یکشنبه 13 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:57 ب.ظ http://azar-noosh.blogfa.com

از دی که گذشت هیچ از او یاد نکن...علاوه بر پست محشرت این حرفت هم در جواب تیراژه عالی بود.متاسفنه من چه زود برنجم چه دیر...برمیگردم و از این برگشتن تو زندگیم زیاد ضربه خوردم.خدا نصیبتون نکنه...

آذرنوش جان شما دلت دریایی
دنیای من خیلی کوچیکه
خیلی خوبه که اینقدر دید وسیعی داری و می بخشی

سمیرا مامان دل آرام یکشنبه 13 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 04:14 ب.ظ

آره خانومی میدونم داشتی شوخی میکردی
منم شوخی کردم گفتم حالا رنجیدی یا نه؟
مرسی از نتیجه گیری اخلاقی!
حالا این نتیجه گیری در اثر تجربه س یا از متن من برداشت کردی ؟
منم با تو موافقم بهتره که یاد بگیریم کجاها رنجشمون بجاس و کجاها نابجا.
خلاصه بگم :از ماست که بر ماست!


من و تجربه سمیرا جون؟؟؟
از حزف شما به یه همچین نتیجه ای رسیدم
کاش یاد بگیریم ....

لیلی یکشنبه 13 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:51 ب.ظ http://myrose.persianblog.ir/

لیلی جان من از این شرم گونه های شما چی رو باید بفهم؟؟؟
الان شما زود رنجی یا دیر رنج؟؟؟

محدثه دوشنبه 14 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:10 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com

زود!!!
اما شاید دیگه برنگشتم!

ای وای من
ناناز با این حساب باید اسم تو رو بزاریم استثنائ بلاگستان

امیر دوشنبه 14 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:53 ب.ظ

زود

یعنی زود می رنجید ؟؟؟؟

دختری از یک شهر دور سه‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:39 ق.ظ http://denizlove.blogsky.com/

من جز دسته اولم!!! زود همه چی بهم بر میخوره اما بر میگردم اما ادم کینه ای هستم بر میگردم اما فراموش نمیکنم...

ای فدای تو هم نام
هاله تو این چند وقته یاد گرفتم وقتی از کسی دلگیر می شم یادم بیفته که شاید خودم باعث دلگیری کسی دیگه شده باشم .....
شاید به خاطر همینه که خیلی خیلی دیر رنجم

FarNaZ سه‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:48 ب.ظ http://shanzelize.blogsky.com/

زود رنجم.... کاش زود رنج بود !

فرناز جان تو که خودت زود رنجی عزیز پس معنای رنجیدن رو می دونستی
چرا کاری کردی که برنجه؟؟؟؟
.
.
.
گذشته ها گذشته
یا گذشته رو ترمیم کن یا فراموش

اردیبهشتی سه‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:52 ب.ظ http://tanhaeeii.blogfa.com

من زود
جالب گفتی ! واقعا من زود میرنجم و زودم بر میگردم

پس در واقع شما هم یک اردیبهشتی دل رحمی

اردیبهشتی سه‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:59 ب.ظ http://tanhaeeii.blogfa.com

خیلی خوشم اومد ازین پستت
خیلی م بدم میاد ازین اخلاقه گنده خودم !
هی زود ناراحت میشم و زودم بقیه رو میبخشم و به خودم میگم چرا انقدر زود ناراحت میشم همیشه ؟

اردیبهشتی جان خودم هم این پست رو دوست دارم
دلم می خواد تمام کسایی رو که می شناسم بیان و بگن که زود رنجن یا دیر رنج
شما ها چرا به جای این که با خودتون مهربون تر باشید به خودتون اینقدر بد و بیراه می گید آخه

هاله چهارشنبه 16 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:19 ق.ظ http://haleh-deltang.blogfa.com

من کلا نمیرنجم، پس همیشه هستم!

تو یک هاله تمام عیاری ....
حلقه ای که هیچ وقت ماه رو تنها نمی ذاره

نسرین چهارشنبه 16 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:48 ق.ظ http://benyaamin.blogfa.com

من زود می رنجم
زود می بخشم و زود فراموش می کنم

فدای دل رحمی شما

مهربان چهارشنبه 16 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:24 ق.ظ http://mehrabanam.blogsky.com/

من هم زود می رنجم
هم دیگه برنمی گردم

کلا ادم گندی هستم
کینه ای و عقده ای

مهربان چرا اینقدر به خودت بد و بیراه می گی دختر
هر آدمی یه سری حسن داره یه سری عیب
مهم این که کدوم کفه ترازوت سنگین تر باشه
مثلا خود من اصلا آدم اجتماعی نیستم (دیدی دیگه) ولی سعی می کنم دوستایی رو که دارم برای خودم حفظ کنم ...
حالا تو زود رنجی پس معنی رنجیدن رو می دونی و نمی ذاری کسی ازت دلگیر بشه یا شاید سعی می کنی زود ناراحتی رو از دل اطرافیانت در بیاری... یا هر چیزی شبیه این
ولی در کل دختر نازنینی هستی
خیلی رو راستی (یادته در مورد اسمت که داشتیم حرف می زدیم چی بهت گفتم؟) و این از هر چیزی بهتره باور کن
تو همیشه خودتی
خود خودت
در ضمن محدثه هم مثل تو مهربان

بابک پنج‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:55 ق.ظ

دیر ولی بد می رنجم

این جوری که شما گفتید بد می رنجم ....

بهنام پنج‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:01 ب.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com

نمیدونم!
معمولآ دیر...
بعضی وقتا هم زود!

پسرکم الان چی شد بالاخره؟؟؟

کیانا پنج‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:03 ب.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

چه فرقی داره ها؟؟؟
مهم اینکه بقیه نرنجن ،خودم خیلی فرقی نداره
هرچی باشه خوب میشه

کیانا یه زمانی مثل تو فکر می کردم
اما الان دیگه نه ....

mafhoomat جمعه 18 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:02 ق.ظ http://88888888.blogsky.com


دلت که تنگِ یک نفر باشد..
خودِ خدا هم بیاید تا خوش بگذرد و
لحظه ای فراموش کنی فایده ندارد ...
تو دلت تنگ است ...
دلت برای همان یک نفر تنگ است ...
تا نیاید ، تا نباشد هیچ چیز درست نمیشود ..

با این کامنتی که شما نوشتی فقط می تونم بگم
خدا رو شکر که دلم تنگ کسی نیست

FarNaZ جمعه 18 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:45 ق.ظ http://shanzelize.blogsky.com/

آخـــه دست خود آدم نیست که ... وسط دعوا خب آدم یهو قاطی میکنه ...
فراموش نمیشه .. اما خب سعی در کمرنگ کردنش داریم

بهترین تصمیم رو گرفتی فرناز جان

پونه صادقی یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:01 ق.ظ

هاله جونم من فقط می رنجم حالا زود ودیرشو خودت قضاوت کن

تو خواهر بزرگه ماه خودمی

رها سه‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:20 ق.ظ http://gahemehrbani.blogsky.com/

خیلی چیزا دست خود آدم نیست عزیزم خوب

دیر یا زود ... جفتش که یکی شد ... هوم؟ اونی که دیر میره همه رو جمع میکنه یکجا میرنجه یعنی اون هم کم کم میرنجه و جمع میکنه یهو زود برگشتن های اون رو بدل میکنه به برنگشتن...

رها یه دفعه رفتن یه سبکی خاصی همراه خودش داره

رها سه‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:23 ق.ظ http://gahemehrbani.blogsky.com/

من خدا نکنه که به اون دنده برنگشتن بیفتم هاله ... داستان شیر خوارگیم رو که میدونی؟

بله بیچاره ع...

مریم سه‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:24 ق.ظ http://ghoghnoss.blogsky.com

زود میرنجم دیر میرم اما اگه برم دیگه رفتم

پس مریم جان شما زود رنجی اما صبر زیادی هم داری یا به عبارتی دل نازکی

الهام سه‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:14 ب.ظ http://sampad82.blogfa.com

زود میرنجمو بر میگردم...دیر برنجم سرد میشم...خیلی سرد!

سرد ؟؟؟

مامانگار چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:11 ق.ظ

هاله بانوووووووووووووووووجان؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
...الان ما کمی رنجیدیم....
...پس چرا نمی نویسی عزیزززززم؟؟
...مرتب میام اینجا و برمیگردم...

الهی من فدای شما بشم
نه تو رو خدا چرا ؟؟؟؟
شما همیشه به من لطف داشتید مامانگار نازنین
اما این روزها نه چیزی برای گفتن دارم نه دل و حوصله ای و نه دستی برای نوشتن ...

رها- مشقِ سکوت چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:31 ب.ظ http://mashghesokoot.blogfa.com/

من خیلی دیر میرنجم، ممکنه گاهی ناراحتیهایی برام به وجود بیاد اما اونها رو زود فراموش میکنم اما در مورد رنجیدن دیر میرنجم، اما وقتی رنجیدم، دیگه تمومه، همه چی برام تمومه. چون قبلا به اندازه کافی فرصت داده بودم
یه جا خوندم:
آدمهایی که به جای فریاد زدن، سکوت میکنند، یک روز به جای اینکه حرفی بزنند، در را باز میکنند و میروند

من دقیقا از این دسته آدمهام، البته سکوتم هم نوعی صبوریه نه اینکه فقط سکوت کنم و بسپارم به امون خدا تا درست بشه. در جهت رفع ناراحتیم صبوری میکنم و راههای مختلف رو امتحان میکنم

آدمهایی که به جای فریاد زدن، سکوت میکنند، یک روز به جای اینکه حرفی بزنند، در را باز میکنند و میروند
مرسی جمله خیلی قشنگی بود

صالی پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:40 ب.ظ http://afsonkhanomi.blogfa.com

چرا نمی نویسی؟
دل و حوصله نداری؟
چند ماه پیش همین جوری بودم همه جا سر می زدم و می خوندم ولی خودم چیزی نداشتم برای نوشتن سوژه زیاد بود ولی من ذوق نوشتن نداشتم

دقیقا مثل الان من

بهنام پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:43 ب.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com

45

بهنام پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:43 ب.ظ

46

بهنام پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:44 ب.ظ

47

بهنام پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:44 ب.ظ

48

بهنام پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:44 ب.ظ

49

بهنام پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:44 ب.ظ

50

خسته نباشی الان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد