واسه خدا

خدا گر زحکمت ببندد دری 

            ز رحمت ببندد در دیگری 

                     زند قفل محکمتری ... 

(طرح شرمنده سازی خدا )

نظرات 12 + ارسال نظر
گیلدا چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:02 ب.ظ http://gildanaz.blogfa.com

موفق باشی

مرررررررررسی

محدثه چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:57 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com

هرررررررر!!!

دعای ماه رمضون:
خدایا همونطور که دعاهامونو قبول نمیکنی،دعاهامونم قبول نکن!!!!

دقیقا با ق

کیانا چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:42 ب.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

وروجک تو از اینجام آپ میکنی؟؟؟؟

آره این قفل رو خوووب اومدیااااااااااا شده مث الان من و تو
کاااااااااااااش بشه ببینمت
الهییییییییییییییییییییییی

چی خیال کردی بچه ؟؟؟؟؟
هرررررررررررررررررررررررر

تیراژه چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:40 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

من که کلا شرمنده ی خدا و این حکمت و رحمتهاش هستم!!!! قفل هم میخواد بزنه, بزنه ولی لااقل کلیدشو نندازه تو چاه مستراح...والا!!

وای خدا تیراژه راست می گی
نمی دونم جا بهتر از اونجا نیست کلید رو بندازه ...

دلارام چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:54 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

بذار حداقل یه روز از ماه رمضون بگذره اخه

نه دیگه دلی
بگذره دیگه فایده نداره که
تا تنور داغه باید چسبوند

امید پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:54 ق.ظ

رنجیده ای ز من، که چنین سرد و ساکتی
بیهوده دوست، یک شبه دشمن نمی شود

بر هر چه دل نهادم، از من ربودیِش
یارب! خدا که این همه رهزن نمی شود!

راضی مشو که گردن، پیش تو خم کنم
چون گردن خمیده، که گردن نمی شود!

مکث پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 03:40 ق.ظ http://maks2011.blogsky.com

هوم. شاید. خب اگر همه چیز دست اون باشه هرکاری بخواد می کنه...
پس بهتره چیزی رو به دستش نسپاریم.

عمه جان منم به همین نتیجه رسیدم
گاهی نباید همه چی رو دستش سپرد و کلیه اختیارات رو بهش داد ...

هاله پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:42 ق.ظ http://assman.blogsky.com

پررو تره البته !
فک نکنممم شرمنده شه
!

نمی شه باید شرمنده اش کنم
راه نداره به جان خودش

آناهیتا پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:25 ب.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

شرمنده؟!؟
دلت خوش دخمل

چرا کامنت های من خورده میشه؟
مطمئنم برای بارانت کامنت گذاشته بودم اما نیس!
چیکارش کردی هاله؟
نکنه واسه تو نذاشتم؟
اما شک ندارم اون ناله ها واسه خود خودت بود!

نمی دونم مشکلش چیه به خدااااااااا
احتمالا برای من کامنت نذاشتی
احتمالا کامنتت ثبت نشده

بهنام پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 03:23 ب.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com

خدایا تو گفتی از رگ گردن بهت نزدیک ترم این حرفها درسطح درک و شعور من نیست 1دقیقه بیا پایین بغلم کن!

سلاااااااااااااام مادر جان
خوبی؟
الان داره خیلی خوش میگذره دیگه نه؟! جای منم که خالی نیست هاااا؟!

جانا سخن از زبان ما می گویی .....

سلامممممممممم
خیلی بدی بهنام
من یادت نکردم دیگه ؟؟؟؟؟؟

علیرضا پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:37 ب.ظ http://4malite.blogsky.com/

عجب طرح به جایی !

گــل گیســـو جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:34 ب.ظ http://gol-gisoo.blogsky.com/

کاش قفل عادی می زد!!!
از این قفل دیجیتالیا که با اثر انگشت باز میشه میزنه

هرررررررررررررررررر
راستی می گی گیسو جان
نمی کنه سنتی عمل کنه و از اون قفل قدیمی ها بزنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد