مکعب مشکی رنگ

 

 

من خدا رو تو صحرای عرفات شناختم کنار جبل النور همون جایی که حوا آدمش رو پیدا کرد ... من خدا رو تو شب مثل روز روشن اما سخت مشعر شناختم ... من خدا رو تو منی میون دعاهای نیمه شب شناختم ...  

من لذت رو زمانی حس کردم که مدیر کاروان پرده خیمه رو بالا زد و با صدای رسا اعلام کرد قربونی ها انجام شد حاج خانم ها مبارک باشه ... من لذت رو زمانی حس کردم که حاج بابا اومد جلوی خیمه و من به سر صاف و یک دستش  بوسه زدم ... 

من تو همون طوافها سر به سجده گذاشتم ... من تو همون سعی ها خودم رو پیدا کردم ... 

من تو همون روزها من شدم  ... 

نظرات 18 + ارسال نظر
حبیب یکشنبه 15 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:41 ب.ظ http://artooni.blogsky.com

اول

حبیب یکشنبه 15 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:42 ب.ظ http://artooni.blogsky.com



ایشاله قسمت شما بشه تو همچین روزهایی خانه خدا باشید البته باتفاق خانواده محترمتان

عیدتون مبارک عزیزم

عارفه یکشنبه 15 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:41 ب.ظ http://inrozha.blogsky.com/

سلام هاله بانو ...
خوش به حالت کاش روزی منم در همین روزها من بشم بشکنم و...

خدیجه زائر دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:02 ق.ظ http://480209.persianblog.ir

[:S004
میدونم چه حالی داری.......عیدت مبارک حاج خانوم بوس

آوا دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:35 ق.ظ

خوش به حالت که
من شدی.....
من هنوووووز
هم گرفتار
منیتم....
یاحق...

رها دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 06:53 ق.ظ http://gahemehrbani.blogsky.com/

یادته هاله ببعی پارسال رو؟
سه بار حاج خانوم خودم عیدت مبارک...

دل آرام دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:34 ق.ظ http://delaramam.blogsky.com/

حجت قبول
الهی که خونه خدارو توی قلبت برای همیشه داشته باشی

کیانا دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:17 ب.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

خوشم میاد تو خودتو شناختی و این شدی اگه نمیشناختی شدی میشدی مااااااااااااادر ورپریده من
اینم تلافی کارای دیشبت بووود

اللهام دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:30 ب.ظ http://sampad82.blogfa.com

خوبه ک شناختیش...منم شناختمش نه کاملا...من شناختمش ولی نه با این چیزا...

دختری از یک شهر دور سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:17 ق.ظ http://denizlove.blogsky.com/


خوش بحالت هاله بانو... خوش به سعادتت... خدا رو شناختن کار سختیه فک کنم...
ممنون بابت تبریک تولدم...

مامانگار سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:36 ب.ظ

...سلام عزیزم...
...منکه باور دارم..خدا نورش رو به قلبت تابونده...
...از روزی که مشهد دیدمت..حس کردم اون چشمهای پر از درخشش و مهربونی..نمیتونه زمینی باشه...من به حس هام باور دارم...
...و حالا می بینم که درست فهمیدم... چشمان تو عرفات و مشعر و منا و دیار وحی را از نظر گذرانیده و منظری آسمانی از زیارت گرفته..
...مبارک...حاجیه خانم هاله بانو...

مامانگار سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:38 ب.ظ

...یکبار دیگه از همه زحمت ها و مهربونیات و رفاقت هات ممنونممممممممم هاله عزیزم..
...پرفروغ باشی همیشه نازنینم..

مامانگار کار خاصی انجام ندادیم
فقط خواستیم بگیم فاصله ها مهم نیستن
دوستون داررررررررررررررررررم

نینا سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:06 ب.ظ

به به حاج خانم عید گذشتتون مبارک بسیار صفای دل نمودین که شما

مهدی پژوم سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:49 ب.ظ http://mahdipejom.blogsky.com

سلام هاله بانو...
اسعدالله ایامکم...
خداوندتان باز حج بیت اش روزی فرماید که بازش بشناس اید و روی بر دامان ستر کعبه نه اید و بوی پیراهن اش بر مشام جان حس کن اید...

تلاش سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:05 ب.ظ http://hadafbozorgman.blogfa.com/

پس عزیزم واجبه برای ... منم دعا کنید منم از خدا می خوام همه اونایی که هر جای دنیا اسیرن نجاتشون بده..
آمین..

تلاش سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:05 ب.ظ http://hadafbozorgman.blogfa.com/

راستی عزیزم عیدت مبارک باشه..
پس حاج خانومی تو هم..
ایشالا بازم قسمتت بشه..

سمیرا مامان دل آرام چهارشنبه 18 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:26 ب.ظ

ااااایییییی جانم
تو مکه رفتی !
حجت قبول و پایدار
عیدت مبارک بنده خدا
ولی ای کاش هاله جون
منتو آنجا میذاشتی و میومدی
از حرفات دو جور میشه برداشت کرد !!!!!!!!!
تو منظورت کدوم وجهشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مهدی جمعه 20 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:49 ب.ظ http://www.sweetdeath2.persianblog.ir

واقعا خوشا به سعادت.....
خیلی لیاقت می خواد رفتن به اونجااااااا و اینقدر زیبا حستو گفتی که دلم خواست من هم برم...
حجت قبول باشه با کلی تاخیرررر....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد