-
38
دوشنبه 3 شهریورماه سال 1399 22:00
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 2 شهریورماه سال 1399 22:00
حالا تازه می فهمم چقدر خوب گفته و خوب خونده .... ....... وااای اگه برگرده پیشم، براش پروانه می شم ازش جدا نمی شم ........
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 31 مردادماه سال 1399 22:00
کاش الان پیش فاطمه بودم ..... نیما غم دل گو که غریبانه بگرییم سر پیش هم آریم و دو دیوانه بگرییم ......
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 31 مردادماه سال 1399 22:00
حال خوشی ندارم ساعتها کند تر می گذره .... دودل نسبت به تصمیم گرفته شده ... حسرت و شاید هم حسادت ...ترس ... دلشوره ... خستگی ... شک و تردید ... با دلیل و بی دلیل اشک ... کاش یکی بیاد و بگه من چی کار کنم ....... کاش دستی از غیب برون آید و کاری بکند ...............
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 30 مردادماه سال 1399 22:00
کاش الان پیش فاطمه بودم ..... نیما غم دل گو که غریبانه بگرییم سر پیش هم آریم و دو دیوانه بگرییم ......
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 28 مردادماه سال 1399 22:00
به خاطرش جنگ راه بنداز قسمت برای ترسوهاست!!!
-
37
چهارشنبه 22 مردادماه سال 1399 22:00
-
36
سهشنبه 14 مردادماه سال 1399 22:00
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 10 مردادماه سال 1399 22:00
دارم می رم ...................... . . . . دعا کن برنگردم .....
-
35
یکشنبه 5 مردادماه سال 1399 22:00
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 خردادماه سال 1399 22:00
دلم می خواهد روزی برسد که بدون دغدغه این که فردا زود به سر کار می رسم یا دیر یا امتحانم را چگونه بدهم یا اصلا قرار است چه اتفاقی بیفتد و فردایم چطور رقم بخورد؛ کنار پنجره اتاقی بنشینم که رو به دریاست و یک استکان چایی داغ که بخارهایش دستم را نوازش می کند بنوشم. مردی که همه عمر آرزوی داشتنش را داشتم مرا به قدم زدن کنار...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 23 خردادماه سال 1399 22:00
دوستت دارم آنقدر که پروانه ها گیج می شوند .... گل ها تعجب می کنند .... و باران دلش آب می شود ........
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 21 خردادماه سال 1399 22:00
آدمها رو به دو صورت می شه از دست داد صورت اول: آدمهایی که عمرشون به اتمام می رسه و به خاک می پیوندن صورت دوم: آدمهایی که حضور دارن و نفس می کشن اما برای تو و تو ذهن تو می میرن و حذف می شن ....
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 20 خردادماه سال 1399 22:00
همیشه باید در حال حرکت باشی وقتی بمونی پوسیده می شی .... هر آدمی تو زندگی به یه نقطه ای می رسه که دیگه چیزی برای از دست دادن نداره ... البته نه از سر ناامیدی ... یعنی به یه جایی می رسی که خیلی از اتفاق ها و امکانات رو برای خودت سیو می کنی و نگه می داری .... حالا یا باید تو همین شرایط بمونی و بپوسی یا حرکت کنی و چیزهای...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 19 خردادماه سال 1399 22:00
گاهی فکر می کنم الان و تو این لحظه چه آرزویی می تونم داشته باشم وضعیتی که الان دارم شاید آرزوی خیلی از همسن و سال هام باشه اما این که دقیقا الان چه آرزویی دارم واسه خودم هم گنگه ....
-
34
یکشنبه 4 خردادماه سال 1399 22:00
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1399 13:20
پشت دیوار غزه نشستم نمی دونه که من اینجا نشستم، شایدم براش مهم نیست زنگ می زنه و اولین جمله ای که می گه دل من رو می لرزونه " سلام خانومم"
-
33
دوشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1399 22:00
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 12 اردیبهشتماه سال 1399 00:00
خرسندم از بهاری که اردی بهشت اش به نام من است ...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1399 22:00
شرمنده که "بدموقع" دوستت دارم! من هیچ وقت آدم "به موقعی" نبوده ام ... مثلاً همین الان ... می دانم چقدر سرت شلوغ است؛ چقدر خوشحالی؛ چقدر از اینکه در لحظه هایت وول نمی خورم خوشحالی؛ اما دل که زبان آدمیزاد نمی فهمدحیوانی! ببخش که این همین الان این صاحب مرده تو را می خواهد! می دانی؟ من هم گناه دارم خوب...
-
32
یکشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1399 22:00
-
31
یکشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1399 14:18
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 2 اردیبهشتماه سال 1399 22:00
مرا دوست داشته باش؛ در امتداد زمان از شکوفه باران درختها تا عرق ریزان گلها از خش خش زرد و نارنجی ها زیر قدمهای دخترکان عاشق تا نفس های گرم پسرک روی دستهای از سرما قرمز شده معشوقش ... من را دوست داشته باش؛ اندک و فراوانش مهم نیست من را در گذران فصل ها همچون روز اول دوست داشته باش با هر بوسه حسی شبیه اولین بوسه را در...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1399 00:00
اردیبهشت را باید لباس نو پوشید پیراهنی گلدار از جنس بهار از جنس شکوفه های گیلاس با طعم توت فرنگی و عطر یاس ... اردیبهشت را باید یاری برگزید از جنس برگ های سرو ماندگار اردیبهشت را باید بی دغدغه سر کرد دوشی از شعف گرفت و به میزبانی بوسه و چای بهارنارنجی دوستانه رفت اردیبهشت را باید خوش رو بود و پر خنده اردیبهشت را باید...
-
30
یکشنبه 31 فروردینماه سال 1399 22:00
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 30 فروردینماه سال 1399 22:00
دیگر پذیرفتم که تنهایی بدیهی است حتی اگر از آسمان آدم ببارد ......
-
29
شنبه 30 فروردینماه سال 1399 18:00
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 28 فروردینماه سال 1399 22:00
من با همه دختر بودنم حساس بودنم شکننده بودنم برایت جنگیدم تو با همه ادعای 'مرد بودنت' جا زدی ....!
-
28
دوشنبه 25 فروردینماه سال 1399 22:00
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 24 فروردینماه سال 1399 22:00
کافی بود صدایم کنی من که اهل ناز نبودم با جان بر می گشتم ..... :-)