ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
خیلی وقته که "بی تابم "...
دلم تاب می خواهد...!
ویک هل محکم...
که دلم هری بریزه پایین...
هر چی رو که تو خودش تلنبار کرده ....
*(برگرفته از یک ایمیل)
نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید ...
دوست داشتم کنارت بودم و خواهرانه تو اون لحظه ها دستم رو می ذاشتم رو شونت ... تو چشمات نگاه می کردم و تو ذهنم برات دنیا دنیا آروزهای خوب ردیف می کردم ...
نمی دونم آینده چه روزهایی رو برامون رقم می زنه ... اما این رو خوب می دونم که همیشه و در همه لحظات به یادت هستم و خواهم بود ...
یار عزیز دوست دارم و برات بهترین ها رو آرزو می کنم ... روزگارت بی غم ...
(22 مهرماه سال یک هزار و سیصد و نود و دو شمسی _ ساعت 12 ظهر _ عقد یار و نگار )