ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
محمدحسن (بیوک) معیری فرزند محمدحسینخان مؤیدخلوت و نوهٔ دوستعلی خان نظام الدوله در دهم اردبیهشت ۱۲۸۸ خورشیدی در تهران٬ گلشن چشم به جهان گشود. پدرش قبل از تولد رهی درگذشته بود. رهی معیری تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان برد. آنگاه وارد خدمت دولتی شد و در مشاغلی چند خدمت کرد. از سال ۱۳۲۲ به ریاست کل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر (بعداً وزارت صنایع) منصوب گردید. پس از بازنشستگی در کتابخانه سلطنتی اشتغال داشت ...
..........
نخستین ملاقات مریم فیروز و رهی معیری در یکی از روزهای اردیبهشت،در یک مهمانی در خانهٔ مصطفی فاتح صورت میگیرد. و همین ملاقات است که پایهٔ یکی از شورانگیزترین و عجیبترین حکایتهای عاشقانه معاصر قرار میگیرد. از آن به بعد، شورانگیزترین ترانهها و غزلیات رهی معیری که به گفتهٔ برخی، از بهترین آثار ادبیات کلاسیک معاصر به شمار میرود مایه از این عشق میگیرد... مریم فیروز را نمیتوان با هیچیک از زنان معاصر سنجید. او را بدون تردید میتوان یکی از شاخصترین زنان دوران خود به شمار آورد. دختری از یک خانوادهٔ پرنفوذ و ثروتمند ... به هر رو ارتباط عاشقانهٔ مریم و رهی ادامه پیدا میکند.... رهی معیری در کنار مریم، همچنان از برکت عشق شورانگیز بالیده میشود و به تشویق او با نامهای مستعار، به نوشتن مطالب انتقادی در روزنامهها میپردازد. مریم فیروز منبع ذوق شاعرانهٔ اوست.... از سوی دیگر، مریم فیروز اندک اندک در محافل چپ زنان تهران، شهرتی دست و پا کرده، سرانجام در انتخاب میان شوریدگی دل و سر پرشور، دومی را انتخاب کرده و به رغم عشقی که هرگز فروکش نکرد، پای در راهی گذاشت که جز سختی و دربهدری و آوارگی و زندان و شکنجه، از آن ثمری نبرد ...