خیلی کوتاه

پریسا ادیسه یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:16 ب.ظ http://odiseh.persianblog.ir/

فک کن. . .
من الان روو شیشه سومم هنوز

هررررررررررر
من رو شیشه دومم
دختر کارت خیلی بیخ داره ها

دلارام یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:02 ب.ظ

کاش هیچ کسی به آخری نرسه . نه اینکه نرسه ها ، یعنی سالم برسه به پیری . بدون احتیاج به شیشه آخر !

دلی جان تکلیف ما رو روشن کن
الان بلاخره برسیم یا نرسیم

علیرضا یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:02 ب.ظ http://yek2se.blogsky.com/

جدا خیلی جالب بود !

علیرضا این یه ایمیل بود خیلی خوشم اومد اینجا گذاشتمش

لاهیگ یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:09 ب.ظ http://laahig.blogfa.com

چه جالب همه ی پروسه ی زندگی رو خلاصه کرد تو یک عکس

آره لاهیگ خلاصه مختصر و مفید

دلارام یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:31 ب.ظ

اااااااااا هاله به این واضحی توضیح دادم.حواست کجاست دختر ؟
گفتم ایشالا سالم به پیری برسیم ، هممون .
بدون احتیاج به سرم و سوند و از این حرفها !
گرفتی قضیه رو ؟

والله دلی گرفتم
اما خوب ....
همون ایشالا

حبیب یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:32 ب.ظ http://artooni.blogsky.com

سلام

با اینکه این عکس رو قبلا دیده بودم

اما واقعیتی بیش نیست

زندگی ما به همین کوتاهیست

زندگی ما به همین سرعت میاید و میرود

زندگی ما به همین سادگیست

اما ما همه چیز را بر خود سخت و دشوار میکنیم

که این زندگی را خوب جلوه دهیم

سلام آقای بداخلاق عصبانی اخمو
.
.
زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرینه پابر جاست
گر بیفروزیش رقص شعله اش از هر کران پیداست
ور نه خاموش است و خاموشی گناه ما است ......
.
.
حتی منم اینقدر بد به زندگی نگاه نمی کنم

کیانا دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:05 ق.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

از اونجایی که بنده با گوشی محترم و مکرم به اینجاتشریف فرما شدم عکسو ندیدم اما این تاثیری تو قضیه نداره و من همیشه اولم
پس حالا بزن کف قشنگ رو به افتخارممممم

بی نظیری کیانا

مهدی پژوم دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:56 ق.ظ http://mahdipejom.blogsky.com

سلام دوست...
خیلی شیرین تر از این هاست زندگی که بشود خلاصه اش کرد در این شیشه ها. حیف که کوتاه است فرصت مان...

سلام جناب پژوم
شیرینی ازش ندیدیم ...
فعلا تلخی اش بدجوری داره گلو رو می سوزونه ..........

تیراژه دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 06:01 ق.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

سلام هاله بانو ..
مطمئنی خود هدایت منظورش از شیشه ها همینها بوده...کم و زیاد نشده یا اشتباهی چیزی؟!!
خود صادق هدایت فکر کنم سر شیشه ی سوم یا چهارم بود که ریق رحمت رو سر کشید...
راستی مگه تو دهه ی سی کوکاکولا این نماد استکبار جهانی تشریف فرما شده بودند به ولایت عزیز ما؟!!
صادق هدایت تو همون سالا فوت کرد.یعنی بهتر بگم خودشو به فوت شدن وا داشت!!
حالا دیگه این بحث سرم رو موشکافی نمیکنم..همین قدر کافیه واسه در اوردن کفرت!تا این دفعه تاریخچه ی رسمی اون چیزی که تو ایمیلت هست رو از ویکیپدیا استخراج کنی بعدضمیمه ی پستت کنی و بذاری تو وبت!!!
کاش محدوده ی سنی رو هم اعلام میکردی ولی من فکر میکنم دور بر اون شیشه وسطی اسمشو نیار میپلکم!!خدایی از بقیه شون خیلی باکلاس تره نه؟
"تیراژه هستم..26 ساله!!!!"
عجب کامنتی شد ها!!....عوضش تا 2ماه دیگه واست کامنت نمیذارم!!!!