باز هم دلتنگی و دلتنگی و ...

از سر خیابون قرنی که رد می شم غم عالم به دلم می شینه

بعد از تو دیگه هیچ وقت پام رو تو قنادی مجلسی نذاشتم  نه به خاطر اینکه تو دیگه نیستی به خاطر اینکه دیگه کسی به اندازه تو به فکرم نیست ... آخه غیر تو کسی نمی دونه که من چقدر قطاب دوست دارم خصوصا قطاب های مجلسی رو ... 

نمی دونم می تونی دلتنگم باشی یا نه، نگرانم هستی یا نه؟

 ولی من هنوزم با یادت تو کسری از ثانیه چشمام پر از اشک می شه و یه چیزی قد یه گردو وسط گلوم گیر می کنه...

نظرات 2 + ارسال نظر
کسی که پشت میزش نمی شینه! چهارشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1397 ساعت 02:00 ب.ظ

تا وقتی که حال تو بد باشه ایشون هم نگرانه.
برات صبوری آرزو میکنم.

فرشته یکشنبه 26 فروردین‌ماه سال 1397 ساعت 10:47 ق.ظ

دلت آروم هاله بانو جان...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد