رفتن تو

  

از همون روزی که رفتی

دیوار خونه فرو ریخت

گلای باغچه پژمرد 

یا کریم خونه هم رفت  

بوی غم خونه رو برداشت 

انگاری همای خوشبخت از رو بوم خونه پر زد                        

لب طاقچه٬ جای قرآن تو خالی است 

آئینه ات غبار گرفته 

صندلی ات هنوز تو ایوون منتظر به راهت نشسته 

از همون روزی که رفتی  

دل آسمون هم ابری است

کمر بید و شکستی 

یاس رازقی هم دیگه خشکید 

حتی فواره حوضم دیگه تو هوا نرقصید 

گلدون شمعدونی از غم دوری رنگشو باخت 

از همون روزی که رفتی 

دل من مرد ... روح من رفت ... 

ساعت دیواری هم زمان و گم کرد  

الان چند ماهه که رفتی 

ولی من هنوزم اینجام .... 

....... 

.............. 

..................  

این دومین یلدای بی تو بودنه ... و باز یک دقیقه بیشتر بدون تو ... 

(یک دقیقه بیشتر فرصت دارید تا در کنار عزیزانتون باشید)

نظرات 8 + ارسال نظر
رضوان یکشنبه 1 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:05 ق.ظ

سلام هاله جان
روح عزیزت شاد
خونه بدون حضور مامان بابا هیچ صفایی نداره
من مامان بابامو خیلی دوس دارم بخاطر همه ی زحمتایی که برام کشیدن ومیکشن زحمتایی که شاید هیچ وقت به چشم خواهرام که مجردن نیاد!!!اما هنوز نتونستم یه ذره از زحمتاشونو جبران کنم
خیلی دلم میخاد یه خونه داشتیم یه وقتایی شام دعوتشون میکردم میومدن خونه مون خوابیدن هم می موندن،فردا وپس فرداهم میموندن ومن ازشون پذیرایی میکردم!!!
خیلی ذلم میخاست یه بچه داشتم واونا پدربزرگ مادربزرگ میشدن و.....میدونی که نوه چقد عزیزه!!!
من اونا روکنارم دارم اما نمیتونم خوشحالشون کنم

ممنونم رضوان جان ....
امیدوارن پدر و مادرت سال های سال سالم و سلامت باشن

مریم نگار یکشنبه 1 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:09 ق.ظ

روح مادر نازنینت در آرامش ابدی...
یادشون گرامی ...هاله جان...

ممنونم مامانگارم ....

باران پاییزی یکشنبه 1 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:29 ق.ظ http://baranpaiezi.blogsky.com

روح مادرت شاد هاله ی عزیز
بعضی از نبودن ها یه خراشه برای روح آدم .امیدوارم یادش همیشه در دل تون جاودانه بمونه
فقط خاستم این رو بدونی که بعضی از درد ها مشترکند. همین ....
خدا عزیزانت رو شاد و سالم در کنارت حفظ کنه

ممنونم ...

فرشته یکشنبه 1 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:13 ب.ظ

هاله بانو...

.................

تیراژه یکشنبه 1 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:52 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

سلام هاله بانو جان
شب ِ فراقشان روشن به سحر خاطراتشان..روحشان شاد.
دلت آرام باشد عزیز.

ممنونم تیراژه جان .....

سمیرا دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:53 ق.ظ

سلام هاله جان . سر فصل زمستان برایت آغازی باشه پراز خبرهای خوب.
روح مامان دوستداشتنیت سرشار از آرامش .
امسال ما هم کنار عزیزانمون نبودیم ، بی انصافیه اگر بگم شب خوبی نداشتیم ولی کنار اونا بودن یه چیز دیگه اس .

سلام سمیرا جان
ممنونم ..............
امیدوارم همیشه و همه جا خوش باشید ...

دل آرام سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:03 ق.ظ http://delaramam.blogsky.com

هاله...
هر وقت این عکس مامان رو میذاری ناخود آگاه لبخند میزنم. میدونی، انگار دارن با چشمهاشون میگن دخترکم من اینجام. ببین پیشتم... یه حس آرومی بهم میگه مامان به شادابی همین عکس هستن و همواره در کنارتون. مخصوصا که حالا فرشته ی کوچولویی به اسم آتریسا رو هم پیشتون دارن. میدونم هر شب میاد و پیشونیش رو میبوسه تا خوابش ببره...

خودم این عکس رو خیلی دوست دارم دلی ...

رها سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:39 ب.ظ http://gahemehrbani.blogsky.com/

روحشون شاد عزیز دلم روحشون شاد

ممنونم رها جان ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد